ممکن است با نزدیک شدن به زمان تحویل پروژه‌های سازمان، همه چیز به سرعت آشفته شود و شما را سردرگم کند. برای جلوگیری از این اتفاقات و همچنین راه‌اندازی بی نقص، زمانبندی و اتمام پروژه‌ها در زمان معین، پیروی از تفکر چابک می‌تواند مفید باشد. امروزه سازمان‌ها در جست‌وجوی روش‌هایی برای همگام شدن با فناوری‌های در حال تغییر و بازارهای در حال تحول هستند. وقتی رقابت بر سر سرعت است تیم‌‌های توسعه‌دهنده باید منعطف‌تر و چالاک‌تر از قبل عمل کنند. این، نقطه‌ی ورود متدولوژی چابک (Agile Methodology) به مدیریت پروژه است. در ادامه یاد می‌گیرید که متدولوژی توسعه‌ی اجایل (Agile Development Methodology) چیست و چه کمکی به تیم شما در ارائه سریع‌تر، بهتر و قدرتمندتر محصولات می‌‌کند.

اجایل چیست؟

رویکرد اجایل (Agile) یک رویکرد برای مدیریت پروژه و توسعه نرم‌افزار است که به شما کمک می‌کند ارزش‌ها را سریع‌تر به مشتریان خود ارائه دهید. تفکر چابک یا  Agile، مجموعه‌ای از اصول و ارزش‌ها است که استفاده از آن‌ها در محیط توسعه محصولات نرم افزاری، به نتایجی مانند محصولات مفید و کارآمد، مشتریان راضی و نیروی کار با انگیزه می‌انجامد. در واقع استفاده از این متدولوژی باعث می‌شود تولید نرم افزارها کاملا مطابق با نیاز مشتریان انجام شود. چرا که طبق این دیدگاه، مشتری از مهم‌ترین افراد در تولید پروژه بوده و تنها کسی است که از نیازهای واقعی نرم افزار مطلع است. خوب است بدانید، در روش چابک محصولات به صورت فازبندی به مشتری تحویل داده می‌شود و مشتری با تیم پروژه کاملا در ارتباط است. بنابراین، محصول نهایی همان چیزی خواهد شد که مدنظر اوست. در روش اجایل، تیم اجرای پروژه با همکاری مشتری، در فواصل زمانی مختلف یک خروجی از نرم افزارارائه می‌دهند و بازخورد آن را دریافت و بررسی می‌کنند. آن‌ها بر اساس نتایج به دست آمده محصولات و خدمات را در مسیر درست هدایت می‌کنند. به این ترتیب محصولات و خدمات مشتری پسند تولید می‌کنند.

مزیت‌های اجایل

روش اجایل به عنوان یک انتخاب برتر برای رهبران و توسعه‌دهندگان، توانسته‌است شتابی فزاینده بگیرد و تعجبی از این موضوع نیست. از دو دهه پیش که بیانیه اجایل نوشته شد و تیم‌های توسعه در سراسر جهان به استقبال از آن پرداخته و اجایل را در فرایندهای مدیریت پروژه ومدیریت محصول خود پیاده‌سازی کرده‌اند. بنابر چهاردهمین گزارش وضعیت اجایل، ۹۵ درصد از ۴۰ هزار مشارکت‌کننده در نظرسنجی می‌گویند که سازمان آن‌ها روش‌های توسعه اجایل را در پیش گرفته و ۶۱ درصد هم می‌گویند که برای بیش از سه سال در حال استفاده از اجایل بوده‌اند. آن‌هایی که رویکردهای اجایل را در پیش می‌گیرند، خیلی زود متوجه مزایای آن نسبت به رویکردهای مدیریت پروژه سنتی می‌شوند. در واقع اگر بپرسید علت محبوبیت اجایل چیست، دقیقا می‌توان به همین مزایا به عنوان علت اصلی اشاره کرد.

مدیریت پروژه اجایل چگونه است؟

مدیریت پروژه چابک ترجمه عبارت Agile Project Management است که با نام کوتاه شده APM نیز شناخته می‌شود. APM نوعی رویکرد است که از «تکرار» برای پروسه برنامه ریزی و مدیریت پروژه استفاده می‌کند. در واقع یک پروژه چابک با بخش‌های کوچکی به نام «تکرار شونده‌ها» تکمیل می‌شود. هر تکرار شونده نیز به وسیله تیم پروژه مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. در نهایت، از نتایج این بررسی‌ها برای بهبود هر چه بیشتر پروژه استفاده می‌شود. در مدیریت پروژه در رویکرد اجایل به ترتیب از مراحل زیر پیروی می‌کنیم:

  • تعریف پروژه

تیم به همراه مشتری، اهداف کلی و نیازمندی‌های پروژه را تعریف می‌کنند.

  • ایجاد backlog

backlog فهرستی از وظایف با اولویت بالاست که باید انجام شوند. مشتری، مالک محصول و تیم با هم برای ایجاد backlog کار می‌کنند.

  • برنامه‌ریزی sprint

تیم با انتخاب وظایف با اولویت بالا از backlog و تعیین حجم کاری که می‌توان در sprint آینده انجام داد، برنامه‌ریزی sprint را انجام می‌دهد.

  • اجرای sprint

تیم در حال انجام وظایف برنامه‌ریزی‌شده برای sprint همراه با جلسات روزانه برای بررسی پیشرفت و رفع مشکلات است.

  • بازبینی و نمایش

در پایان sprint، تیم کار تکمیل‌شده را به مشتری نمایش می‌دهد و بازخورد دریافت می‌کند.

  • نقد و بررسی

تیم sprint قبلی را نقد و بررسی می‌کند؛ چه چیزهای خوب بود، چه چیزهایی خوب نبود و چه چیزهایی را می‌توان برای sprint آینده بهبود بخشید.

  • تکرار

تمام مراحل قبلی برای هر sprint تکرار می‌شود تا پروژه به پایان برسد. به عبارتی، پروژه به‌صورت تدریجی توسعه و به مشتری در قطعات کوچک تحویل داده می‌شود.

  • بهبود مداوم

روش‌های چابک روی بهبود مداوم تمرکز دارند. تیم مدام پیشرفت خود را رصد می‌کند و به خود بازخورد می‌دهد. در صورت لزوم، تنظیمات و اصلاحاتی در فرایندها، ابزارها و ارتباطات برای Sprint آینده اعمال می‌کند.

منافع اجایل

منافعی که اجایل با خود به همراه می‌آورد، بسته به ماهیت سازمان، تیم توسعه و همینطور رویکردهای پیاده‌سازی‌شده، متغیر خواهد بود. اما به صورت کلی، با درپیش‌گیری رویکرهای اجایل، می‌توانید منتظر منافعی باشید که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

رضایت مشتریان

با دخیل کردن مشتریان در فرایند توسعه، تیم‌های اجایل نشان می‌دهند که برای نظرات آن‌ها ارزش قائل می‌شوند. ذینفعان پروژه دوست دارند که در سراسر چرخه عمر پروژه دخیل باشند تا به ارائه بازخورد مشغول شوند و اطمینان حاصل کنند که محصول نهایی با نیازها و خواسته‌های آن‌ها سازگار است. ویژگی‌هایی که به صورت سفارشی برای مشتریان تدارک دیده می‌شوند، نرخ رضایت و همینطور وفاداری آن‌ها را افزایش می‌دهند.

کیفیت بالاتر محصول

روش‌شناسی‌های اجایل از رویکردی تکرار شونده و برهه‌ای در مدیریت پروژه برخوردا هستند و این یعنی، هر بار که برهه توسعه از سر گرفته می‌شود، فرصتی برای بهبود فرایندها و محصول خواهید داشت. این تمرکز دائمی بر بهبود و کنترل کیفیت یکی از بنیادین‌ترین اصول اجایل است و به شما در ساخت محصولاتی برتر یاری می‌رساند.

تطبیق‌پذیری

اصلی‌ترین مساله در فرایندهای اجایل، انعطاف پذیری است. تیم‌های اجایل باید قادر به واکنش نشان دادن به تغییرات باشند و بدون هیچ اختلالی در عملکرد، خودشان را با شرایط جدید تطبیق دهند. حتی اگر تغییرات در دقایق پایانی از راه رسیده باشند. وظایف تعیین شده برای پروژه حکم وحی منزل را ندارد و بنابراین تیم‌ها قادر به بازنگری در برنامه‌های خود و اولویت بندی توسعه محصول براساس اهداف به‌روزرسانی شده هستند. تطبیق‌پذیری بدین معناست که تیم‌ها می‌توانند پیش‌نیازهای متغیر مشتریان را مدیریت کرده و آن‌ها را به شکلی موثر، پیاده‌سازی کنند.

پیش‌بینی‌پذیری

تیم‌های اجایل در برهه‌های زمانی کوتاه‌مدت مشغول می‌شوند که گاهی به آن‌ها «اسپرینت» می‌گویند. این بازه‌های زمانی مشخص (مثلا دو هفته‌ای) باعث می‌شوند مدیران پروژه به شکلی آسان‌تر قادر به سنجش عملکرد تیم و تخصیص منابع باشند. از سوی دیگر، برهه‌های کوتاه‌ مدت باعث می‌شوند که پیش‌بینی هزینه‌ها نسبت به پروژه‌های طولانی‌مدت راحت‌تر باشد. بنابراین فرایند تخمین زدن هزینه‌ها کاملا سرراست می‌شود.

ریسک کمتر

توسعه‌دهندگان به صورت مداوم به سنجش عملکرد خود در اسپرینت‌های مختلف می‌پردازند و این یعنی هم بهتر قادر به دیدن وضعیت پروژه هستند و هم می‌توانند موانع بالقوه را به سرعت شناسایی کرده و از میان بردارند. بخش اعظمی از مشکلات کوچک را می‌توان پیش از اینکه تبدیل به چالشی بزرگ شوند رفع و رجوع کرد. بدین ترتیب فرایندی موثر برای مقابله با ریسک خواهید داشت و شانس موفقیت پروژه را بالاتر می‌برید.

ارتباطات بهتر و موثرتر

تیم‌های اجایل، ارتباطات مستقیم و تعاملات پیوسته را در اولویت قرار می‌دهند. آن‌ها به برگزاری جلساتی روزمره می‌پردازند تا اطمینان حاصل شود که همه ذهنیتی یکسان را دنبال کرده و به سمت هدفی واحد حرکت می‌کنند. با برقراری ارتباط مداوم با یکدیگر، اعضای تیم قادر به از بین بردن سردرگمی‌های احتمالی و رسیدگی به وظایف خود خواهن بود.

تفاوت رویکرد اجایل با روش‌های سنتی

فرض کنید قرار است روی پروژه‌ای کار کنیم که محصولی مشابه مایکروسافت ورد ارائه کنیم.

این محصول با تمام ویژگی‌های مایکروسافت ورد را داشته باشد و در عین حال، ویژگی‌های درخواستی تیم بازاریابی هم به آن اضافه شود.

مدت‌زمان تحویل پروژه ۱۰ ماه است. حالا بیایید ببینیم چگونه این پروژه با رویکرد سنتی و اجایل انجام می‌شود:

مدل سنتی آبشاری (Waterfall)

  • ۱۵ درصد زمان صرف جمع‌آوری نیازمندی‌ها و تجزیه‌وتحلیل می‌شود (۱/۵ ماه)
  • ۲۰ درصد زمان به طراحی اختصاص پیدا می‌کند (۲ ماه)
  • ۴۰ درصد صرف کدنویسی می‌شود (۴ ماه)
  • ۲۰ درصد صرف تست سیستم و یکپارچه‌سازی می‌شود (۲ ماه)
  • در پایان این چرخه، ممکن است ۲ هفته هم به تست پذیرش کاربر توسط تیم بازاریابی اختصاص پیدا کند.

رویکرد اجایل

  • ابتدا، پروژه به چند چرخه تقسیم و مدت‌زمان هر چرخه ۲ تا ۸ هفته تعیین می‌شود
  • در پایان هر چرخه، یک محصول تحویل داده می‌شود
  • پس از گرفتن بازخورد و اعمال تغییرات، چرخه تکرار می‌شود
  • به زبان‌ ساده‌تر، پروژه به ۱۰ چرخه تقسیم می‌شود (با فرض اینکه هر چرخه و تکرار ۴ هفته طول بکشد).

به‌جای صرف یک ماه و نیم برای جمع‌آوری نیازمندی‌ها، تیم دربارهٔ فیچرهای اصلی موردنیاز محصول در رویکرد اجایل تصمیم می‌گیرد. پس از آن، مشخص می‌کند که کدام‌ یک را می‌توان در اولین چرخه توسعه داد. سایر فیچرها را که نمی‌توان در چرخهٔ اول ارائه کرد، در تکرارهای بعدی بر اساس اولویت در نظر می‌گیرند. (تعیین کارها با اولویت بالا)

در پایان هر چرخه، نتیجهٔ کار به مشتری تحویل داده می‌شود و بر اساس بازخوردها، محصول بهبود پیدا می‌کند. (بازبینی، نقد و بررسی، بهبود و تکرار)

مزیت اصلی همین جا خودش را نشان می‌دهد: فیچرهای محدودی در هر چرخه در نظر گرفته می‌شود و همین باعث می‌شود بتوان محصول را به‌تدریج بهبود بخشید و در آخر، یک محصول باکیفیت به دست مشتری رساند.

با این تفاصیل، اجایل به مشتری اجازه می‌دهد با محصول کار کند و بازخورد ارائه دهد. از طرفی، به تیم اجازه می‌دهد تغییرات را راحت‌تر اعمال کند و در صورت نیاز، محصول را خیلی سریع اصلاح کند.

سخن پایانی

روش مدیریت چابک برای سازمان‌هایی مناسب است که کسب و کارشان بر پایه پروژه است. معمولا در این پروژه‌ها نیازها مدام تغییر می‌کند. در روش مدریت چابک، برنامه‌ریزی‌ها کوتاه مدت است و در نهایت تا چند هفته آینده را در نظر می‌گیرد و ادامه کار پس از تکمیل مراحل قبل برنامه‌ریزی می‌شود. بنابراین مدیریت چابک یا متد Agile در پیشبرد اهداف و موفقیت سازمان تاثیر خوبی خواهد داشت.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *